چرا کنشگری اجتماعی جوانان به خشونت میانجامد؟ / جای خالی تشکلها و سازمانها
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۴۰۹۲۱
علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز در پاسخ به این سوال که چرا کنشگری اجتماعی نوجوانها و جوانها به سمت خشونت و فحاشی میرود گفت: این موضوع دو وجه فردی و اجتماعی دارد؛ از منظر بعد فردی به این دلیل که شکل غالب تربیت در محیطهای اجتماعی خشونتزا و خشونتساز است، طبیعتا بچهها ادبیاتی را منعکس میکنند که یاد گرفتهاند؛ درواقع یا بچهها مستقیما تحت تاثیر خشونت قرار گرفتهاند و یا شاهد خشونت بین والدین بودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: از جهتی مدارس ما جو تربیتی ندارند و اساسا نظام آموزشی ما به گونهای است که افراد را در یک رقابت فردگرایانه میاندازد. چیزی به اسم کار گروهی و مشارکت تعریف نشده و مصداق بارز این رقابت فردگرایانه هم کنکور است.
شریفی یزدی توضیح داد: نوجوانان ما امروز قدرت مقایسه دارند و خودشان را با نوجوانان و جوانان کشورهای دیگر مقایسه میکنند و در این مقایسه این احساس را دارند که شاخصهای ما در سطح پایینتری قرار دارد؛ به دنبال آن احساس عقب ماندنگی از دیگران را تجربه میکند.
او ادامه داد: از جهتی نوجوانها نگاهی هم به جوانان دارند و وقتی میبینند جوان تحصیل کرده اما بیکار است و یا کاری دارد که با درآمد آن امورات زندگیاش نمیگذرد و به همین واسطه دچار احساس یاس و ناامیدی میشود.
این روانشناس اجتماعی بیان کرد: این موارد مجموعهای از یاسها، ناامیدیها و استیصالها را در فرد ایجاد میکند که این احساسها با دوره نوجوانی گره میخورد. در مورد دانشجوها هم تقریبا همین اتفاق میافتد، دانشجو با خود میاندیشد که بعد از فارغ التحصیلی به چه کاری مشغول شود؟ چقدر درآمد خواهد داشت؟ زمان انتظار برای خانهدار شدن در دهه ۸۰ تقریبا ۲۲ سال بود اما امروز به ۷۴ سال رسیده است. در واقع یک جوان باید با یک روند عادی ۷۴ سال کار کند تا بتواند خانهدار شود.
او افزود: بروز خشونت در رفتارهای اجتماعی جوانان دلیل دیگری هم دارد؛ ما به عنوان بزرگتر، حاکمیت، اصحاب قلم، هنرمند و هر کسی که در این مملکت جایگاهی دارد، سخنان، انتقادات و درددل جوان و نوجوان را حتی اگر ناحق هم بوده باشد، نشنیدهایم. چه مکانیسم و سازوکاری فراهم کردهایم که او بتواند حرفش را بزند و بعد از اینکه حرف زد مورد مواخذه قرار نگیرد؟
شریفییزدی عنوان کرد: تنها مکانیسمی که میتوان ایجاد کرد تا جوانان به راحتی حرف بزنند، ایجاد سازمان است. یعنی تشکلهای مدنی اعم از تشکلهای صنفی، سیاسی و غیره باید وجود داشته باشند که افراد بتوانند به راحتی حرف بزنند و انتقاد کنند. متاسفانه ما یا تشکلی نداریم یا فعالیتی ندارند. این سازمانها حکم ضربهگیر دارند و افراد میتوانند انتقاد کنند و پیشنهاد بدهند اما نگاهی به شدت امنیتی به تشکلها وجود دارد. سازمان مهمترین اختراع بشر است اما باعث شدیم که جوانان دچار خشم فروخورده شوند. جوان و نوجوان در چنین شرایطی به جز عرصه خیابان راهی در برابر خود نمیبیند و سعی میکند تا کاری انجام دهد که دیده شود.
او اضافه کرد: از جهتی اولین جایی هم که جوان با خشونت مواجه میشود، درون خانواده است و به جای اینکه درک شده و شنیده شود، محدود میشود. در واقع جوان امروز خشونت را میبیند و بروز میدهد. در اولین گام باید تریبونهای رسمی و غیررسمی فضایی ایجاد کنند تا جوانان فرصت گفتوگو داشته باشند. در واقع هم آزادی بیان و هم آزادی پس از بیان داشته باشند.
شریفی یزدی بیان کرد: میتوان با ایجاد ان جی اوها و تشکلها از انرژی جوانان در جهت مثبت استفاده کرد. وضعیت امروز طوری شده که حتی اگر ماشینمان هم در چالهای بیفتد، بالاترین مقامات را مقصر میدانیم زیرا کسی که مسئول پر کردن چاله بود که مدیری در شهرداری منطقه است پاسخگو نبوده.
او ادامه داد: از طرفی همه در مورد همه چیز اظهارنظر میکنند، یعنی مقام مذهبی در مورد مسائل نظامی، مقام نظامی در مورد مسائل فرهنگی و سلبریتی و هنرمند در مورد مسائل سیاسی نظر میدهند. این موضوع هم از نداشتن سازمان سرچشمه میگیرد.
شریفی یزدی توضیح داد: علاوه بر این ما سرمایهگذاری جدی در بحث علوم انسانی نداشتیم، علوم اجتماعی را به کنار راندیم و به همین واسطه جای خالی یک فیلسوف اجتماعی قوی که بتواند در مورد مسئله آشوب و ناآرامی نظر داده و راهکار بدهد، به چشم میخورد. به همین دلیل به لحاظ تئوریک دستمان خالی است و افرادی هم که نظر میدهند چون مسئله را به درستی درک نکردهاند در حد دانش خود اظهارنظر میکنند مثل خانم نمایندهای که گفت: «تمام ناآرامیها برای تحت تاثیر قرار دادن دستآوردهای رئیس جمهور به نیویورک است»؛ زمانی که نماینده مجلس ما چنین تحلیلی دارد نشان میدهد که او درکی از مسئله نداشته است.
او افزود: متاسفانه این موضوع به تقابل میان دو طرف میانجامد و کسی کوتاه نمیآید که تمام اینها به ضرر کشور است. ما باید به جای تقابل با جوانان رفع مناقشه کنیم. قدم اول این است که پیام جوان و نوجوان را حتی اگر غلط باشد، بشنویم و او جایی برای بیان داشته باشد. یقینا این ناآرامیها به نفع کشور نیست.
شریفی یزدی عنوان کرد: دو سال کرونا تاثیرات روحی و روانی روی همه مردم جهان داشته زیرا روابط اجتماعی را کاهش داد و در مسائل اقتصادی اختلال ایجاد کرد. نوجوان و جوان هم محبوس بودند و آزادی عمل نداشتند اما در مورد جامعه ایران باید گفت که به قدری ما مشکلات بزرگتر داریم که کرونا درصد کوچکتری از جریان را تحت تاثیر قرار داده است.
انتهای پیام /
پرستو خلعتبری کد خبر: 1158724 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز شریفی یزدی تشکل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۴۰۹۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهنکجی و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست
رئیس حوزه علمیه اصفهان به مسئولان و دلسوزان کشور توصیه کرد، «با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.»
آیت الله العظمی حسین مظاهری در پیامی به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر» نوشتند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
قالَ الله سُبحانَه و تَعالی: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»
به رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکّر عالیمقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیت الله شهید مطهّری «قدسسرّهالشّریف»، هم ثُلمه و خلأ فقدان آن استادِ اسلامشناسِ برجسته، هنوز در جامعۀ اسلامی محسوس و ملموس است که: «ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفادۀ فرهیخنگان و حقجویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلَ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها».
همایش با سابقۀ «حکمت مطهّر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار میشود، و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدّیان و دستاندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دورۀ خود، موضوع بسیار با اهمیّت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است، موضوعی که یکی از مهمترین و بلکه باید گفت اساسیترین نقطۀ هدفگذاری مرحوم شهید مطهّری «رضواناللهتعالیعلیه» در عموم تلاشهای علمی و فکری ایشان بوده است.
آن متفکّر زمانشناس، به حق، یکی از موفقترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیّات و نیازهای فکری نسل جوان در زمانۀ خود، آشنایی کامل داشت و علاوه بر این زبان آن نسل تکاملخواه و جستجوگر را به خوبی میدانست و با گوش جان، پیامها و خواستههای به جای این نسل را میشنید و متناسب با آن نیازهای فکری و نظری، به موقع و بدون فوت وقت، به وسیلۀ آثار ارزشمند خود با جوانان، ارتباط مؤثّر و تعامل سازنده برقرار مینمود.
آن استاد فهیم و نکتهپرداز به نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حقطلب، با حقایق، سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد، و از اینرو تمام سعیِ مشکور خود را بر این نقطۀ اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوانِ آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر تحت سیطرۀ فرهنگ غربگرایی رژیم طاغوت قرار داشتند، به روشهای متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسانساز قرآن و عترت آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دستِ قدرتمندِ دانش و بینش این استاد متفکّر، در سرتاسر ایران و خارج از مرزهای این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینیِ گروهکهای پر سر و صدای آن دوران، نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره «سلاماللهعلیهم»، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیّبه نائل گشتند و سپس در مهمترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاههای خطیر این نظام، نظیر دفاع مقدّس و نظایر آن و همچنین در عرصۀ حوزههای علمیّه و دانشگاهها و متن جامعۀ اسلامی و محافل جوانان، نقش برجسته و سازندۀ نظری و عملی ایفاء کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدتهای فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصۀ ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ، بحمدالله و المنّه استمرار دارد و بیجهت نبود که امام بزرگوار «اعلیاللهمقامه» توصیه فرمودند: «کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیراسلامی فراموش شود».
رحمت بیکران و رضوان بیپایان حقتعالی بر روح آن استاد شهید متفکّر باد که بیتردید، حقّ بزرگی بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دورههای پس از آن تا به امروز دارد و بیسبب نبود که استادان عظیمالشّأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علّامه طباطبایی «قدّساللهتعالیسرّهما» در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدرِ فرزند از دست داده، گریستند و ملّت فهیم ایران نیز در غم مصیبت او یکپارچه عزدار شد: «وَ سَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا».
در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسألۀ مهمّ «جوانان» لازم میدانم بر دو نکتۀ اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم:
نکتۀ اول اینکه: همانگونه که مرحوم شهید مطهّری «طابثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقعبینی در همۀ ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسشهای نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشهسوز و ذهنآزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواستههای به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بیاعتمادی و در نهایت طغیانگری این نسل مطالبهگر خواهد شد و زیان آن برای جامعۀ انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهنکجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کجرویهای اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق «سلاماللهعلیه»، که این روزها در آستانۀ سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که دربارۀ مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أ مَا عَلِمْتَ أَنَ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ»: با آنان خشونت نورزید، مگر نمیدانید که فرمانروایی و خلافت بنیامیّه، مبتنی بر زورِ شمشیر و فشار و ستم بود، ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیّه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند.
قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرّفی میکند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمیشمارد و «قیّم و پایدار و به دور از هرگونه سستی» قلمداد میکند، ولی با همۀ این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبّت و دانایی، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرمخویی با مردمان بود و برخلاف پارهای از تفکّرات اعوجاجی، ذرّهای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به طور مکرّر تصریح میفرماید که در ارائۀ دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَکِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ، لَّستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ» و آیاتِ بیّنات متعدد دیگر.
و، امّا نکتۀ دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدّی است این است که: خواستههای به حقّ نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشارِ بیکاری و افسانۀ مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیبهای شکنندۀ اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابلۀ با این مشکلات خانمانسوز، بیپناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایۀ اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجۀ خسارتبار آن کاهش مشارکتهای ملّی و اجتماعی است.
تعالیم دینی و نیز تجربۀ تاریخ بشری به خوبی نشان میدهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوّت و قدرت خود را از دست میدهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکاندهنده که ائمّۀهدی «سلاماللهعلیهم» از رسول خدا «صلیاللهعلیه وآله و سلّم» نقل کردهاند که: «کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»، فقر، هممرز با بیایمانی است. پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقتفرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در مینوردد و از اینرو با تضرّع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه میداشت: «اَللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لاَ صَلَّیْنَا وَ لاَ أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ!»
این بیان هشداردهندۀ رسول خدا «صلواتاللهعلیه وآله» باید نصب العین و در منظر دیدِ هر روزۀ مسئولان کشور و همۀ دلسوزان این مرز و بوم و همۀ دغدغهمندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.
هر دو نکتهای که به اجمال بیان شد، چه نکتۀ اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود، و چه نکتۀ دوم که مربوط به عرصۀ اجرا و عمل میشود، مطمح نظر همۀ متفکّران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیةالله شهید مطهّری «اعلیاللهمقامه» بوده و امید است همۀ اندیشهورزان و نیز همۀ مجریان و سیاستمداران، بدان توجّه بیش از پیش نمایند. انشاءالله.
از خداوند تعالی علوّ درجات استاد شهید مطهّری «قدّسسرّه» و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملّت ایران را مسألت مینمایم. انّه ولیّ الهدایة و التّوفیق.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسین المظاهری
۹ / اردیبهشت / ۱۴۰۳،
۱۹ / شوال / ۱۴۴۵